بیشک تغییرات اقلیمی و کاهش بارندگیها یکی از مهمترین علل خشکی دریاچه ارومیه است. افزایش دما و کاهش نزولات جوی در حوضه آبریز دریاچه طی دو دهه اخیر، موجب کاهش چشمگیر ورودی آب به این اکوسیستم شده است. ضمن اینکه تغییر الگوی بارشها از برف به باران هم ذخیره آب را در فصل گرم کاهش داده است. اما شاید مدیریت نادرست منابع آب و کشاورزی ناپایدار دردی بزرگتر باشد؛ موضوعی که میشد برای آن برنامهریزی کرد و اجازه وقوع آن را نداد. حفر بیرویه چاههای عمیق و نیمهعمیق برای کشاورزی دراستانهای آذربایجان شرقی و غربی حالا به معضلی بزرگ تبدیل شده است. توسعه کشت محصولات پرآببر مانند سیب، چغندر وانگور بدون توجه به محدودیتهای آبی منطقه، در کنار عدم استفاده از روشهای آبیاری مدرن مانندآبیاری قطرهای وهدررفت بالای آب دربخش کشاورزی هرروزحال دریاچه را خرابتر میکردند وکسی به آن توجهی نداشت. احداث سدهای بیمورد روی رودخانههای منتهی به دریاچه هم موضوعی است که هیچکس پاسخی برای آن ندارد.ساخت بیش از۴۰ سد بزرگ و کوچک روی رودخانههای اصلی تغذیهکننده دریاچه مانند زرینهرود، سیمینهرود وتلخهرود وذخیره آب پشت سدها برای مصارف کشاورزی و صنعتی راکه موجب کاهش جریان آب به سمت دریاچه شده باید از عوامل دیگر خشکیدگی دریاچه دانست. تخریب اکوسیستم طبیعی و کاهش ورودی آبهای زیرزمینی، ازبینرفتن پوشش گیاهی اطراف دریاچه بهدلیل چرای بیرویه دام و تغییر کاربری اراضی و کاهش نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی بهدلیل گسترش ساختوساز و جادهسازی را باید به موارد فوق اضافه کنیم. درست است که حال دریاچه خرابتر از آن چیزی است که بتوان توصیف کرد و مشکلات آنقدر روی هم انباشته شدهاندکه هر بینندهای را میآزارد، ولی نمیتوان بیتفاوت بود و درچنین شرایطی، راهکارهای کوتاهمدت بهترین نسخه برای نجات دریاچه ارومیه است. به گفته کارشناسان، تعدیل الگوی کشت و کاهش مصرف آب دربخش کشاورزی، جایگزینی کشت محصولات کمآببر مانند زعفران و گیاهان دارویی بهجای محصولات پرآببر و همچنین تسریع در اجرای طرحهای آبیاری نوین مانند قطرهای و تحت فشار با حمایت مالی دولت میتواند چارهای برای ادامهدار نشدن وضعیت کنونی باشد. البته مدیریت بهینه آبهای سطحی و زیرزمینی، آزادسازی بخشی از آب ذخیرهشده در سدها برای افزایش ورودی به دریاچه بهویژه درفصول پرآب و ممنوعیت حفر چاههای جدید و نظارت شدید بر برداشت از چاههای موجود هم ازاهمیت بالایی برخوردار است. افزایش آب ورودی از طریق انتقال بینحوضهای و اجرای فوری طرحهای انتقال آب از حوضههای مجاور مانند انتقال آب از رودخانههای مرزی یا پساب تصفیهشده شهرهای اطراف که بارها در مورد آنها صحبت شده نیز کمک بزرگی به زندهماندن دریاچه میکنند.